1

نگاهي به فيلم مهمان مامان ،ساخته داريوش مهر جويي

به بهانه بازپخش فیلم مهمان مامان

علي شيدفر

تهيه كننده و كارگردان: داريوش مهرجويي ‎/ نويسندگان فيلمنامه: داريوش مهرجويي، هوشنگ مرادي كرماني، وحيده محمدي فر ‎/ بر اساس قصه اي از هوشنگ مرادي كرماني ‎/ مدير فيلمبرداري: تورج منصوري ‎/ تدوين: مهدي حسيني وند ‎/ موسيقي: عماد بنكدار ‎/ صدابرداران: جهانگير ميرشكاري، مازيار شيخ محبوبي و امين ميرشكاري ‎/ طراح صحنه و لباس: محسن شاه ابراهيمي ‎/ دستيار اول كارگردان، برنامه ريز و طراحي تيتراژ: محمدرضا شريفي نيا ‎/ بازيگران: گلاب آدينه، پارسا پيروزفر، حسن پورشيرازي، نسرين مقانلو، فريده سپاه منصور، مليكا شريفي نيا، ژاله علو و … ‎/ محصول: سيما فيلم

اين كه داريوش مهرجويي بعد از چند فيلم ناموفق مثل ميكس و بماني و فارغ از دغدغه هاي فلسفي اش با بازگشت به دهه شصت به سراغ يك كمدي بزن و بكوب مي رود و تجربه موفق اجاره نشين ها را تكرار مي كند، اگرچه به نوعي نشانه سرگرداني فيلمساز و دور و تسلسلي است كه سينماي ايران در آن گرفتار آمده است، اما به هر حال بيش از هر چيز ضرورت بروز سرزندگي و نشاط را در جامعه ما فرياد مي زند. نشاطي كه مهرجويي از يك سو وسازمان صدا و سيما كه تهيه كننده اين فيلم است و بويژه مديريت جديد ضرورت آن را به خوبي دريافت كرده اند.
مهمان مامان براساس داستاني از هوشنگ مرادي كرماني كه با تغييراتي دربازنويسي مجدد به تصوير درآمده ماجراي چند خانواده نسبتاً فقير است كه در يك خانه قديمي در قلب تهران زندگي مي كنند. روزي براي يكي از اين خانواده ها مهمان عزيزي از راه مي رسد. يك زوج تازه ازدواج كرده كه داماد خواهرزاده زن خانواده و افسر نيروي هوايي است. اما خانه تهي است و براي پذيرايي هيچ چيزي در بساط نيست. ساير افراد خانواده اين مجموعه محروم كه آبروي زن را در خطر مي بينند به كمك برمي خيزند و هر كس هر چه دارد به ميان مي گذارد. به اين ترتيب سفره اي رنگين پهن مي شود و ضيافتي شاد و پرشكوه از همدلي و همراهي را تدارك مي بينند. ضيافتي دلنشين كه حاصل كار يك نويسنده تيزبين، يك سينماگر خوش ذوق و تلاش بازيگراني پرتوان است كه نقش انسان هايي زيرخط فقر را زندگي مي كنند.
از ويژگي هاي كار مهرجويي در مهمان مامان تصوير دقيق اين زندگي و ارتباط درست آدم هاي اين طبقه اجتماعي است. آدم هايي ساده كه شخصيت سالمي دارند در جريان طبيعي هستي، بي هيچ عقده و كينه اي زندگي مي كنند و هيچ وقت نوميد و اندوهگين نمي شوند. آدم هايي كه هميشه شاد و مهربان اند، زندگي را رسم خوشايندي مي دانند و هر يك در پس پرده اي از ظاهرسازي و افراط و تفريط هايي كه در فرهنگ ما جا خوش كرده اند، ويژگي هاي هزل گونه و خنده دار خود را آشكار مي كنند.
مهمان مامان در كنار چيره دستي هاي فيلمساز، سلامت و غناي انديشه نويسنده، انسجام فيلمنامه و بازي هاي روان و هنرمندانه، تماشاگر را با حس واقعي زندگي اين آدم ها و با دنياي زنده و ملموس آن همراه مي كند و در يك احساس همزيستي مشترك، او را نيز در اين ضيافت شاد و دلپذير به سرخوشي و نشاط مهمان مي كند.
مهمان مامان اگر چه ممكن است علاقه مندان سينماي فلسفه گراي مهرجويي را راضي نكند، اما با توجه به وضعيت فعلي سينماي ما و به خصوص تحليلي كه مهرجويي در همين فيلم از زبان آقا يد الله درباه سينماي بيمار ايران ارائه مي دهد، تهيه فيلم هايي را با هزينه نسبتاً كم و عناصر كافي براي جذب مخاطب مناسب ترين نسخه مي داند و برساخت آثاري چون مهمان مامان به عنوان يك راهكار، عملاً تأكيد دارد.

توجه به جزئيات ،يكي ديگر از ويژگي هاي كار مهرجويي دراين فيلم است. كل ماجرا و داستان در چند ساعت مي گذرد. از غروب يك روز معمولي تا شامگاه همان روز. ايجاد حس تداوم زماني، و رعايت همه جزئيات در چنين فيلمي كه به بيش از يك ماه فيلمبرداري نياز دارد، كار دشواري است كه كمتر فيلمسازي از عهده آن برمي آيد. اما مهرجويي، با ظرافت خاص و در نهايت ايجاز قصه اش را روايت مي كند و براي حفظ ريتم و ضرباهنگ فيلم استادي خود را بار ديگر به اثبات مي رساند. او در طراحي صحنه، طراحي لباس، ميزانسن و تركيب عناصر مقابل دوربين چنان مستند وار عمل مي كند كه به راحتي بخشي از شور و حال بازيگران به تماشاگر منتقل مي شود. فضاي شاد فيلم چنان جذاب و گيراست كه تماشاگر نه حركت ناآرام دوربين را روي دست متوجه مي شود و نه از ميزانسن هاي شلوغ چندنفره و در هم لوليدن آدم ها سرگيجه مي گيرد. او نه تنها از ساعت ها بودن در يك خانه محقر پرجمعيت خسته نيست بلكه چنان در وجد و سرور صحنه سهيم مي شود كه انگار يكي از اعضاي همين خانواده است كه به ميهماني اين ضيافت نشسته است.
فيلم مهمان مامان اگر چه در لايه دروني و در پس ظاهر شاد و سرگرم كننده اش پيامي قابل تأمل يا حرف و سخني عميق و تفكر برانگيز ندارد و در پرداخت اغلب شخصيت ها از حد تيپ فراتر نمي رود و همه ضعف هاي خود را در لابلاي خنده و شادي پنهان مي كند اما براي تماشاگري كه از منازعات اجتماعي، از جدي بودن موضوع و فضاي فيلم هاي امروزي گريزان است اثري استثنايي و دلنشين به شمار مي رود. او نه تنها از فضاي مفرح و شاد فيلم در سالن سينما لذت مي برد كه پس از تماشاي فيلم هنگام خروج از سينما نيز با احساس «وحيده محمدي فر» يكي از فيلمنامه نويسان مهمان مامان احياناً همراهي مي كند: «پس از ديدن فيلم احساس سبك و شيريني داشتم. تجربه اي كه ما را با خود واقعي مان نزديك كرده بود. به خصوص كه ما ايراني ها ذاتاً مهربان و زنده دليم و اعتقاد داريم كه مهمان حبيب خداست و همسايه بايد از درد همسايه باخبر باشد. شايد اگر به اين فطرت حقيقي خود بيشتر توجه كنيم، خيلي از مشكلات جامعه حل شود و بار تنش و فشار زندگي شهري را از دوش هم برداريم و آن قدر توي خيابان جلوي هم نپيچيم و بوق نزنيم و همديگر را آزار ندهيم.»
آيا در ميان انبوه مخاطباني كه اين روزها راضي از تماشاي ميهماني مامان به بيرون سينما مي آيند اگر معدودي هم به چنين حسي رسيده باشند، خوشايند نيست؟