1

قاتل «بیتا» دختری که درباغ گوجه سبز به قتل رسیده بود ، اعدام شد

مردي كه در جنايتي هولناك دختري خردسال به نام بيتا روحي را همراه با پدر و نامادري‌اش در باغ گوجه‌سبز حوالي ورامين به قتل رسانده بود به ‌دار مجازات آويخته شد تا پرونده زندگي‌اش براي هميشه بسته شود.
ارديبهشت سال ۹۸ رسيدگي به پرونده ناپديد شدن دختري هشت ساله به ‌نام بيتا روحي و پدر و نامادري او با شكايت مادر بيتا روي ميز ماموران پليس ورامين قرار گرفت. بيتا روحي در حالي به قتل رسيد كه همراه پدر و نامادري خود به عنوان مهمان به باغ دوست پدرش رفته بودند. دوست پدر بيتا روحي بعد از مصرف مخدر شيشه به دليل توهم ناشي از مصرف مواد مخدر تصور كرد كه پدر بيتا روحي قصد آسيب زدن به او را دارد. به همين خاطر به پدر بيتا روحي حمله كرد و با ضربات چاقو او را به قتل رساند. قاتل براي اينكه راز جنايت هولناكش فاش نشود بعد از قتل پدر بيتا روحي، نامادري بيتا و سپس بيتا روحي را هم به قتل رساند. مادر بيتا روحي كه چند سال قبل از پدر بيتا جدا شده بود و به دليل مشكلات مالي حضانت دخترش را به پدرش سپرده بود، در اولين اظهارات خود به ماموران پليس گفت: روز قبل از گم شدن بيتا، دخترم يك روز نزد من مانده بود و غروب آن روز قرار بود نزد پدر و نامادري‌اش برگردد. براي همين با نامادري بيتا به ‌نام سحر در ميدان كلاته ورامين قرار گذاشتم و بيتا را به او تحويل دادم.
بعد از آن ديگر از دخترم خبر نداشتم، تا اينكه صبح امروز مادربزرگ پدري بيتا با من تماس گرفت و گفت كه با تماس‌هاي بي‌پاسخ پدر بيتا به ‌نام دانيال نگران آنها شده است. تا الان هم هيچ ردي از آنها در دست نيست.
در حالي كه تلاش براي پيدا كردن ردي از بيتا و پدر و نامادري‌اش ادامه داشت، مادر بيتا هم حوالي همان نقطه‌اي را كه آخرين بار بيتا را به نامادري‌اش تحويل داده بود، مي‌گشت. در يكي از همان گشت‌زدن‌ها بود كه مادر بيتا، ماشين دانيال روحي، پدر بيتا را پشت يكي از باغ‌هاي كلاته ورامين پيدا كرد. بعد در همان اطراف لباس‌هاي بيتا را پخش و پلا شده روي تپه‌ها ديد. ضبط و باند و مقداري ديگر از لوازم يدكي ماشين باز شده بود و انگار سارق مي‌خواست با تكاندن لباس‌هاي بيتا مطمئن شود كه چيز با ارزشي بين لباس‌ها پنهان نشده است. اما همه اينها صحنه‌سازي قاتل بود براي اينكه با جابه‌جا كردن ماشين دانيال روحي روي جنايت سياه خود سرپوش بگذارد.
يك هفته بعد از گم شدن بيتا و دانيال و سحر، ماموران پليس با بررسي پرينت تماس‌هاي تلفن قربانيان متوجه شدند كه آخرين تماس‌هاي دانيال با يكي از دوستان خود برقرار شده بود. دوست دانيال به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد و در همان بازجويي‌هاي اول به قتل اعتراف كرد.
او در مورد شب حادثه گفت: آن شب دانيال و همسر و فرزندش در باغ گوجه‌سبز مهمان من بودند. من موادمخدر مصرف كرده بودم و كمي از حال طبيعي خودم خارج شده بودم. سر شب به خانه خودمان كه در همان نزديكي است، رفتم تا براي مهمان‌هايم غذا بياورم. وقتي به باغ برگشتم، دانيال در را به روي من باز كرد. همسرش و بيتا در اتاقك ته باغ بودند. وارد باغ كه شدم، دانيال ايستاد و در را پشت سر من بست. در همان حال خودم كه به‌ خاطر مصرف شيشه حال طبيعي نداشتم، احساس كردم صداي پا پشت سرم نمي‌شنوم. فكر مي‌كردم نكند دانيال به من مظنون شده است و بخواهد به من آسيبي برساند. همين ترس ناشي از مصرف مواد مخدر سبب شد كه يكدفعه با او درگير بشوم. حتي در آن درگيري دانيال گردن من را هم زخمي كرد، اما سرانجام سر او را به لبه جدول باغ كوبيدم و با ضربه‌هاي چاقو او را از پا در‌آوردم. همسرش از صداي درگيري ما دم در باغ آمد. جيغ مي‌كشيد و من براي اينكه راز قتل دانيال فاش نشود، گلوي همسرش را هم بريدم. بعد صداي جيغ و گريه بيتا را شنيدم. انگار ترسيده بود. يك تكه آجر دستش گرفته بود و ايستاده بود و جيغ مي‌زد. آجر را از دستش گرفتم و براي اينكه صداي جيغ كشيدنش خاموش شود، دهانش را گرفتم و تيزي را زير گلويش كشيدم. متهم در ادامه اعترافات خود گفت: بعد هر سه جسد را در همان باغ دفن كردم. بعد براي اينكه ماشين دانيال در اطراف باغ من كشف نشود و كسي به من مظنون نشود، با برادرم تماس گرفتم و گفتم ماشين را سرقت كرده‌ام. ماشين را به محلي ديگر منتقل كردم و با برادرم لوازم ماشين را باز كرديم. با اطلاعاتي كه متهم از جنايت هولناك خود در اختيار ماموران قرار داد، اجساد قربانيان بي‌گناه در باغ گوجه سبز كشف و پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري يك استان تهران ارجاع شد.
متهم در دادگاه سعي مي‌كرد از پذيرش اتهام خود سر باز بزند و از حقيقت طفره مي‌رفت. او در دفاعيات خود سناريوي جديدي مطرح كرد و با دروغ‌پردازي گفت: دانيال و همسرش قصد سرقت اموال من را داشتند. من در حالت توهم ناشي از مصرف مواد مخدر بودم و براي دفاع از خودم آنها را از پاي در‌آوردم.
اما او نتوانست براي به قتل رساندن بيتا انگيزه‌اي جز خاموش ماندن راز جنايتش فاش كند و در سوال و جواب قاضي مشخص شد، مصرف مخدر او را در حدي از حال خود خارج نكرده بود كه مسلوب‌الاراده باشد و اختيار اعمال خود را نداشته باشد.
به اين ترتيب دفاعيات موهوم متهم موثر واقع نشد و قضات شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران، حكم سه بار قصاص را براي متهم صادر كردند.
حكم صادر شده در ديوان‌عالي كشور نيز مورد تاييد قضات واقع شد و با ارجاع به واحد ارجاع احكام دادسراي ورامين، شمارش معكوس براي اعدام متهم آغاز شده است. اگرچه بار‌ها مادر بيتا در صفحه مجازي خود اعلام كرد زمان گذشته و چرا اجراي حكم به وقفه افتاده است. مثلا هشت ماه پيش بود كه اجراي حكم به واحد اجراي احكام ارسال شد و هنوز مورد تاييد نهايي براي اجرا قرار نگرفته بود كه مادر بيتا در صفحه خود خبر تاييد نهايي را براي اجراي قصاص اعلام كرد.