1

از خوبان جهان يك ‌نفر كم شد

ژاله علو بزرگ بود و مهم، قدمت داشت و اصيل، با او مي‌توان بخشي از تاريخ هنر ايران را ورق زد.

از زماني كه وارد راديو شد، همان سال‌ها كه راديو تازه وارد خانه‌هاي مردم شده بود و داشت رونق مي‌گرفت، او از پايه‌گذاران برنامه «داستان شب» شد تا زماني كه در تئاتر كار كرد و بعد در تلويزيون بازي داشت كه نتيجه‌اش هنرنمايي چون اميركبير، گرگ‌ها، گالش‌هاي مادربزرگ، روزي روزگاري، آواي فاخته و… بود. او همچنين در سينما نقش‌آفريني‌‌هاي زياد و دوست‌داشتني داشت از جمله داش آكل، روز واقعه، پري، سلطان و… .
ژاله علو منحصر‌به‌فرد بود، از بازيگراني كه هم سيماي جذابي داشت و هم صداي زيبا. صدايش به دل مي‌نشست و عطر دل‌انگيزي داشت، آنقدر دوست‌داشتني كه آرامش مي‌بخشيد . بخشي از هنر ماندگار ژاله علو به دوبله مربوط مي‌شود. سريال‌ها و كارتون‌هاي خاطره‌انگيز دهه شصت با صداي او براي‌مان تداعي مي‌شود.
از «رامكال» تا «سرنديپيتي» و «دهكده حيوانات (ميشا)» و «بامزي قوي‌ترين خرس دنيا»» و «الفي» و «سال‌هاي دور از خانه (اوشين)» و فيلم انيميشن «گربه‌هاي اشرافي» كه وقتي به اسم اين سريال‌ها و فيلم‌ها دقت مي‌كنيم صداي علو در گوش‌مان مي‌پيچد.
وقتي خبر درگذشت او در فضاي مجازي پيچيد، رضا درستكار، منتقد سينما براي اين هنرمند نوشت: از خوبان اين جهانِ كم‌توفيق، يكي كم، او از ميان كساني سر برآورده بود كه قدشان از ارتفاع هنر معاصر ايران بلندتر بود؛ خاص، ويژه و مثال‌زدني.
يا ابوالفضل نجيب نوشت: او با هيچ بازيگر و دوبلوري قابل مقايسه نبود.
شايد براي‌تان جالب باشد كه ژاله علو چگونه براي نقش خاله ليلا در سريال روزي روزگاري انتخاب شد، در همين رابطه امرالله احمدجو، نويسنده و كارگردان «روزي روزگاري» در ماهنامه فيلم امروز (مجله فيلم سابق) مي‌نويسد: «…پس از پاسخ منفي خانم فهيمه راستكار هيچ بازيگر زني را نمي‏‌شناختم كه مناسب اين نقش باشد تا اينكه خانم ژاله ‏علو پيشنهاد شد. وقتي عكس ايشان را ديدم، گفتم اين همان خاله است! منتها گفتند ‏ايشان چون در راديو برنامه اجرا مي‌كنند و كسالت دارند از تهران خارج نمي‌شوند. فيلمنامه را براي‌شان فرستاديم و پرسيدم چه چيزي باعث مي‌شود شما تهران را ‏ترك كنيد؟ خانم ژاله خيلي رسمي گفتند: «فيلمنامه آقا!» زدم زير خنده و گفتم: خيالم ‏راحت شد. خانم ژاله با طنز پرسيد: «اينقدر مطمئني؟» گفتم: بله. حدس من درست بود و خانم ژاله قبول كرد كه از تهران ‏خارج شود و نقش را بازي كند. تنها شرطي كه گذاشت، اين بود كه يك مكان مستقل مي‌خواهد و حوصله شلوغي را ندارد…»
نكته ديگر درباره علو اينكه بسيار گزيده‌كار بود. با اينكه كارنامه قطوري دارد در كارهاي دم‌دستي حضور پيدا نمي‌كرد و نقش‌هاي كم‌مايه در كارنامه‌اش به چشم نمي‌آيد. بازيگري كه اهل شوآف نبود، نجيب و متين بود و بر صدر مي‌نشست. با اينكه مهرباني از سر و صورتش مي‌باريد، اما زياد اقتدار داشت. كوتاه اينكه هنرمندي كه قدر خود و هنرش را مي‌دانست. روحش شاد.

*تينا جلالي