1

چه كسي عمر مرا دزديد

بدون بررسي قضاوت كرديم. بدون شناخت حكم داديم و عده‌اي را كه مردم دوست داشتند، خانه‌نشين كرديم. بعد هم كه دانستيم آن‌طور كه فكر مي‌كرديم نبوده، زبان به عذرخواهي باز نكرديم. هر‌چند عذرخواهي هم مي‌كرديم به حال آنها توفيري نداشت.

نه كه نداشته باشد، دارد خيلي كم دارد. حداقل طرف تا عمرش به‌دنياست دوباره حالش خوب مي‌شود. مثل مرتضي عقيلي كه وقتي در جشن حافظ حرف مي‌زد، بغض داشت، درد داشت، اما دستش كه توي دست ديگران مي‌رفت، لب بازيگران صاحبنام كه بر دستانش مي‌نشست، صداي تشويق و دست‌زدن‌هاي طولاني كه بلند مي‌شد حداقل آن‌روزش خوب شده! ظاهرا اهل داد و فرياد و شعار هم نيست (يا نديده‌ام يا هيچ جا به تندي از شرايطي كه برايش ساخته‌اند با تندي حرف نزده) در آن مراسم حرفي اگر زد به گمانم از سر رفاقت و دلتنگي بود. دلتنگي كه مرگ بازيگران هم‌نسلش و پيشكسوت‌ها (زنده‌يادان فردين، ملك مطيعي، بهمن مفيد و…) بيشترش كرده بود.

حق هم داشت. همه بازيگراني كه از آنها نام برد در زمانه حيات‌شان پس از خانه‌نشين شدن اين‌طور قدر نديدند. نه اينكه مردم نخواهند و طرفدار نداشته باشند كه هم مي‌خواستند و هم طرفدار داشتند. همه مردم نه، اما تعدادشان كم نبود. آنقدر زياد بود كه وقتي چهره فردين، ناصر ملك مطيعي، ايرج قادري و… با فيلم برزخي‌ها بر سر در سينما‌ها رفت براي تماشاي فيلم صف‌هاي طويل بستند.

جنازه بي‌جان فردين را با ازدحام و اشك و زاري به گور سپردند. وقت عبور ناصر ملك مطيعي در خيابان (پس از سال‌ها ممنوع‌الكاري و عدم نمايش فيلم‌هايش در سينما) كوچك و بزرگ ناصر‌خان صداش مي‌كردند و وقت نگاه به او چشم‌هاي‌شان برق مي‌زد.

شايد درست نباشد، اما گمانم اين‌طور مواقع مردم، عوام بهتر مي‌بينند. قصد لي‌لي به لا‌لاي توده گذاشتن نيست. اما حضور مرتضي عقيلي در جشني كه منتقديني پشتش هستند، چرخش نشريات جدي سينما به سمت بازيگران خانه‌نشين سال‌هاي نه چندان دور و… نشان مي‌دهد كساني كه با فيلم بازي نكردن فردين ديگر سينما نرفتند، دلباختگاني كه عكس‌هاي بازيگران مطرح سينمايي را به‌ديوار زدند كه دكتر هوشنگ كاووسي و طرفدارانش با فيلمفارسي ناميدن به سخره‌اش گرفته بودند، صبرشان جواب داده است.

فقط مانده عذرخواهي رسمي همه كساني كه با حذف، وادار به هجرت كردن، خانه‌نشين كردن و… بخشي از عمر ايشان را دزديدند .

*حسن لطفی – منتقد سینما