شبكه ارتباطي زنان بستري براي نشاط و سرزندگي
گرهها (نودها)يي كه زنان در عرصه شبكهسازي دراختيار دارند قادر است بستري براي تغيير و روند نشاطآفريني و بهبود را به عرصههاي عمومي وارد كند.
زنان به دليل برخورداري از روحيه ارتباطي و تعامل با انسانهاي ديگر به خصوص همجنسان خود و كودكان قادرند بستري از ارتباط را بر پايه نوع دوستي و تفاهم بر قرار كنند. اين ويژگي به دليل ساختار روحي و فيزيولوژيكي آنها قوايي است كه آنها را در ايجاد و تداوم شبكه ارتباطي تقويت ميكند.
اين مهم در شكلگيري شبكههاي ارتباطي زنان در ميان خانواده، در محلات و حتي در سطوح اداري نيز قابل مشاهده است؛ شبكههاي زنان فضاي لازم را براي اعضا فراهم ميكند تا با ارتباطگيري نسبت به همراهي در حل مسائل و مشكلات از يكسو و همكاري و همدلي از سوي ديگر فرصتهاي تازهاي را ايجاد كنند. نگاهي به سابقه اين شبكههاي ارتباطي درمحلات قابل تامل است، پيش از اين زنان در تهيه نذري و جهيزيه و سيسموني و امور خيريه در قالب شبكههاي دروني خود خدمات چشمگيري را به جامعه پيراموني ارايه ميكردند . آنان همچنين در گذشته در قالب همين شبكهها نسبت به همراهي براي حل و فصل برخي مشكلات و مسائل نيز همديگر را ياري ميدادند اين قابليت براي زنان امروزه به دليل گسترش شهرنشيني و كمرنگ شدن هويت محلات و افزايش جمعيت به نوعي كمتر مورد توجه قرار گرفته است اما كانوني ديگر اين پتانسيل را گسترش داده است.
شبكههاي اجتماعي در فضاي مجازي كه امروزه به عنوان يك ابزار و يك فرصت براي شبكهسازي زنان مورد استفاده بسياري از آنان قرار گرفته شايد كاركرد شبكهسازيهاي گذشته زنان را فعال كرده است. براساس برخي آمارها در موسسه تحقيقاتي (1) Pew research centre، با اينكه استفاده زنان از شبكههاي اجتماعي و گشت و گذار در فضاي مجازي اندكي بيشتر از مردان است اما نكته جالب توجه اينجاست كه به جاي ساعات و ميزان مصرف، هدف استفاده آنها از اينترنت و شبكههاي اجتماعي متفاوت است. اين بدان معناست كه زنان از پلتفرمهاي شبكههاي اجتماعي و اپليكيشنهاي پيامرسان بيشتر به منظور برقراري تماس و ارتباط با دوستان، آشنايان و اعضاي خانواده خود استفاده ميكنند. براساس نتايج و يافتههاي تحقيقات صورت گرفته، زنان به ميزان ۷۶درصد از شبكههاي اجتماعي و مردان اندكي كمتر، به ميزان ۷۲درصد از پلتفرمهاي مختلف اينترنتي استفاده ميكنند. اين مهم به اين معنا است كه شبكههاي اجتماعي فرصت ارتباطگيري زنان را بيشتر كردهاند و امكان شبكهسازي آنان بيشتر شده است و اين مهم بستري براي شهر است تا از اين ظرفيت براي رونق نشاط و مشاركت و تعامل در شهر برمبناي ارتباطگيري مبتني بر نوع نگاه زنان به شبكهها و ارتباطات فراهم كند.
در تحقيقي در ايران صاحبنظران معتقدند شبكههاي اجتماعي كه شبكهسازي و سهولت در تبادل اطلاعات را تسريع ميبخشند، پيامدهاي قابل توجهي براي توانمند شدن زنان از جمله امكان خوداشتغالي، جسارت در اظهار خود، به اشتراكگذاري دانش و مهارت، افزايش خودآگاهي جنسيتي و روحيه مطالبهگري، بازانديشي در هويت زنانه و… را نيز به همراه دارند(2). اين مهم به اين معناست كه زنان همچنان نه تنها قادرند در گسترش شبكه ارتباطي براي خود بستري براي ارتقا و اثربخشي فراهم كنند بلكه قادرند با اين شبكههاي ارتباطي فضاي ارتباطي شهر را نيز تقويت كنند!
شهر نيازمند گسترش تعامل و توسعه شبكههاي ارتباطي براي حفظ انسجام و همبستگي و تقويت سرمايه اجتماعي است و زنان با توجه به مهارت شبكهسازي در ساختار محلات و گسترش آن در بستر فضاي مجازي ميتوانند نگاهي ديگر را به شهر هدايت كنند كه فارغ از نگاههاي معمول به شهرها كه برمبناي منافع، كنترل، امنيت، ترافيك و آلودگي هوا و… و مجموعهاي از عناصر كه جدايي را بيشتر از همگراييها توليد ميكند، باشند!
زنان در شهرهاي بزرگ به عنوان نيمي از جمعيت دغدغههايي از جنس ارزشهاي انساني را به دليل حساسيتهاي مادري و حس نوعدوستي ميتوانند در جايگزيني ارزشهاي اخلاقمدار و انسانمدارانه فعالانه ورود كنند! آنان با درك شرايط سخت به دنبال راهكارهايي براي حل مسائل هستند و چون مهارت شبكهسازي دارند، ميتوانند از ظرفيت ديگر زنان بهره بگيرند. نگاهي به موسسات خيريه و حضور موثر زنان در آنها و تشكلهاي غيردولتي زنان در همين عرصه ميتواند ظرفيتهاي اجتماعي و حل مساله آنان را براي مسائل شهري به خصوص در حوزه اجتماعي تعريف كند.
از اين رو به نظر ميرسد از آنجا كه كاركرد شبكه بسيار جذاب و سريع است، كافي است كه توليدكننده پيامي در آن باشيد، پيامي از جنس كمك يا حمايت يا رفع مساله آنگاه شبكه خود توليدكننده پيام است و شبكه كاركرد خود را اعمال ميكند. شهرها نيازمند همگرايي هستند تا برجا بمانند و اين مختص به شهرهاي بزرگ نيست، همه شهرها اين نياز را دارند و زنان ميتوانند با استفاده از شبكه ارتباطي روح نشاط و سرزندگي را به آن برسانند. اين مهم نيازمند تدارك سازمان و سيستم اجراست و اين مهيا نميشود مگر بر باورپذيري به نقش شهروند و حق او بر شهر از سوي شهروندان و مديريت شهري به صورت مشترك!
براي همين امر شهرداريها ميتوانند با واگذاري بخشي از امور فرهنگي-اجتماعي و محيطزيستي شهر در قالب محلات و نواحي شهري به اين شبكهها فرصت بهرهگيري از ظرفيت كلان آنان براي حمايت از انسجام شهري را مشاهده كنند. تسهيلگران شهري در اين مهم در قالب انجمنهاي غيردولتي و دفاتر توسعه بستري مطلوب براي فعالسازي آنهاست! اعتماد كنيم و شهر را پرنشاط بسازيم!
**زهرا نژاد بهرام
1- https: //www.isna.ir/news/
2- http: //ensani.ir/fa/article/435898