جایگاه و نقش آموزش و فرهنگ سازی در حوزه حمل و نقل و ترافیک

يكي از مباني اوليه و چهارچوب هاي سادة جوامع متمدن ،رعایت قوانين راهنمايي و رانندگي است كه متاسفانه در جامعة ما هنوز چندان جدي گرفته نشده و به آن به عنوان خطي قرمز و غيرقابل جبران نگريسته نمي شود.

به نظر مي رسد خلاء اساسي در اين زمينه آن است كه اين قوانين با جان و روح افراد آميخته نشده است؛ قوانيني كه بسياري صرفاً به منظور اخذ گواهينامه رانندگي، نگاهي گذرا به آن مي اندازند و سپس به معرض فراموش مي سپارند.  به همین دلیل، همواره با مشكلات فيزيكي و رواني ناشي از عدم رعايت اين قوانين از سوي شهروندان و مقرر كردن انواع جريمه ها از سوي قانونگذاران روبرو هستیم.

امروزه در شهر قزوین و همچنين در ساير شهرهاي بزرگ کشور مشکلات ترافيکي، نمود فراواني پيدا کرده و باعث نارضايتي مردم و بروز برخي ناهنجاریها و قانون شکنی ها از طرف تعداد معدودی از شهروندان شده است. طبق بررسی های به عمل آمده، مشخص شده که مشکلات حمل و نقل شهرها يک معلول چند علتي است که يکي از راه حل های ارائه شده در اين زمينه، آموزش قوانين و ارتقاي فرهنگ ترافيک در بین شهروندان می باشد.

آموزش ايمني مسایل ترافیکی با تأثیراتی كه براي استفاده كنندگان از این بخش می گذارد، موجب می شود احتمال خطاهاي انساني كاهش يابد .اين تأثیرات شامل تغيير در ادراكات، شناخت ها، گرایش ها، مهار تها و رفتار انساني است. ايمن سازي ترافیكي در سالهای قبل عمدتا شامل اقداماتي نظير استفاده اجباري از كمربند ايمني، پايين آوردن حداكثر سرعت مجاز، بهسازي نقاط تصادف خيز، ارائه طرح های مديريت ترافیکی و نظاير اينها بود. اين نوع اقدامات اساسا متمركز بر عوامل راه و وسيله نقليه بودند اما در حال حاضر كشورهاي پيشرفته، بنا بر توصيه سازمان بهداشت جهاني، در سياست ايمني راه تجديد نظر كرده و براي علوم رفتاري حداقل به همان اندازه علوم مربوط به راه و وسيله نقليه اهميت قائل شده است. اين امر باعث شده كه آموزش و اجراي قوانين و مقررات در رأس سياست جديد ايمني و ترافیكي قرار گيرد.

آموزش مفاهیم ترافیکی از کودکی

 بر اساس تجارب کشورهای پیشرفته بهتر است آموزش و فرهنگ سازي در خصوص مفاهیم ترافیکی همانند بسیاری دیگر از موضوعات،  از سنين کودکي آغاز شود. این امر علاوه بر این که در ایمنی و سلامت روزمره کودکان مفيد است، نوعي ضمانت اجرايي به هنگام بزرگسالي آنها فراهم مي كند.

اهميت اين موضوع ، زماني آشكار مي شود كه بدانيم جامعه ايران اساساً جامعه اي جوان با درصد بالايي از افراد زير هجده سال است. همچنین مطالعات تحلیلی تصادفات شهر قزوین طی سال های اخیرحاکی از آن است که بخش قابل توجهی از  تصادفات جرحی و فوتی عابر پیاده که در این شهر به وقوع پیوسته ، مربوط به کودکان کمتر از ۱۲ سال است که بالاترین سهم را در این فقره از تصادفات دارند.

کودکان از آسیب پذیرترین اقشار جامعه در حوادث ترافیکی هستند که باید با تدابیر و برنامه های اساسی در ابعاد مختلف و با همکاری کلیه سازمان های مرتبط، حمایت های لازم از این قشر به عمل آید تا بتوان از آسیب ها و تبعات احتمالی که آن ها را تهدید می کند جلوگیری کرد و شرایط حضور ایمن این قشر در محیط های شهری را فراهم نمود.   

برخلاف بزرگسالان، کودکان هنگام آمد و شد در سطح شهر، بلوغ لازم برای دانستن این که چه کاری باید انجام دهند و چه چیزی را انجام ندهند ندارند. بدون نظارت بزرگسالان و آموزش نحوه استفاده از تجهیزات ترافیکی، کودکان ممکن است خود را در معرض خطر قرار دهند.. بنابراین بهتر است قبل از این که خطری کودکانمان را تهدید کند و برای آن ها مشکلی ایجاد شود، نحوه حضور در فضاهای شهری، به ویژه خیابان های شلوغ و پر تردد و آشنایی با مفاهیم و قوانین ترافیکی را به آن ها آموزش دهیم. آموختن مفاهیم و قوانین اولیه و ساده ترافیکی نظیر نحوه کار کردن چراغ راهنمایی و رانندگی ، آشنایی با تابلوهای راهنمایی و رانندگی، نحوه عبور از خیابان و … می تواند تا حد زیادی از بروز تصادفات و حوادث ترافیکی برای کودکان جلوگیری نماید.

سابقه آموزش مفاهیم ترافیکی در کشور و نقاط ضعف و قوت آن

سابقه آموزش در كشور ما، چه در محيط هاي آموزشي، چه در خانواده و چه در محيط هاي كار و جامعه، پر است از انواع مباني و مقدمات نظري خشك، بي روح و فرار كه هزينه و زمان زيادي صرف آنها مي شود اما بلافاصله به فراموشي سپرده مي شوند، در حالي كه اهميت آموزش هاي عملي و كاربردي، به ويژه به كودكان، در زمينه هاي گوناگون علمي، هنري، اجتماعي و … امروزه بر همگان آشكار است.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که اگرچه در سال های اخیر، آموزش مسایل ترافیکی تا حدودی در کتاب های درسی مقاطع مختلف تحصیلی گنجانده شده است اما بررسی اجمالی این آموزش ها نشانگر نقاط قوت و ضعفی است که در ادامه به آن ها اشاره می شود :

نقاط قوت :

١-  تكرارهرساله دروس مربوط از پايه دوم ابتدايي تا پايه پنجم حداقل دريكي از دروس فارسي و اجتماعي و به ويژه درکتابهاي آزمايشي که درآينده به صورت گسترده توزيع خواهد شد.

٢-  استفاده از زبان کودك و قالب داستان براي آموزش مفاهيم مربوطه.

٣-  توأم ساختن آموزش با مشاهده و يادگيري از راه تمرين به ويژه درکتاب اجتماعي سوم ابتدايي .

نقاط ضعف :

١-  داشتن اشكالات فني ازلحاظ علم ترافيك درمتن و نيز در تصاوير کتاب های درسی .

٢-  نبودن محتواي آموزشي درپايه اول ابتدايي .

۳-  محدوده بودن حجم اختصاص يافته با توجه به اهميت وضرورت خاص آموزش ترافيك

۴- اگرچه اصل تداوم ، از اصول برنامه ريزي درسي و به مفهوم تكرار آموزشهاي مهم درهرپايه تحصيلي مي باشد و تكرارآموزش ها بعنوان نقطه قوت تلقي مي گردد، ولي بايد توجه داشت که اين تكراربايد توأم با تعميق مناسب باشد، درصورتي که ملاحظه            مي کنيم تعليمات اجتماعي پايه سوم مطالب بسيار کاملتري ازدوپايه بعدي دارد، ازاين رومي توان گفت اصل توالي در آموزش و یادگیری رعایت نشده است.

۵-  بعلت کمبود حجم کتاب های درسی ، به بسياري ازمسائل مربوط به ترافيك توجهي نشده است.

روش هاي آموزش مفاهیم  ترافيكی

بررسی ها نشان می دهد که بهترین شیوه فراگیری آموزش های ترافیکی به وسیله فیلم های آموزشی از طریق صدا و سیما صورت    می پذیرد و پس از آن در مدرسه توسط معلم ، کتب و مجلات است. اولویتهای بعدی فراگیری آموزش های ترافیکی نیز  مربوط به پارک های ترافیک ، نمایش های خیابانی و تابلوهای  تبلیغاتی سطح شهر است.

* آموزش ازطريق رسانه هاي گروهي ( سمعی و بصری )

رسانه هاي گروهي ازجمله ابزارهاي آموزشي پرمخاطبي هستند که مي بايستي درامرآموزش مورد استفاده قرارگيرند. امروزه رسانه هاي گروهي توسعه زيادي یافته اند و از تكنولوژيهاي بسيارپيشرفته درامرآموزش، اطلاع رساني و تبليغ استفاده مي کنند.

دراين ميان رسانه هايي که ازابزارسمعي و بصري براي بيان وابلاغ پيام خود استفاده مي کنند ، ازجذابيت بيشتري برخوردارند. تصويرمي تواند ارتباط بيش تري با مخاطب برقرارکند وازآن جا که تصويرنياز به داشتن سواد خواندن و نوشتن ندارد، مخاطبين بيشتري را پوشش مي دهد.

استفاده ازقالب داستان ونمايش درتوليدات هنري سمعي وبصري باعث مي شود که مخاطب تأثير بيشتري پذيرفته و با شخصيت های آنها  هم ذات پنداري کند.

از اين رو شناخت اين رسانه ها، ظرافتهاي کار با آن ها، بررسي سوابق روشها، گستره تأثير و بهره گيري تمام وکمال ازآن ها درخدمت اهداف آموزشي، بسيارلازم وضروري است.

* سايرشيوه هاي آموزش

گرچه تأثيرآموزشي رسانه هاي سمعي و بصري به مراتب ازساير رسانه هاي نوشتاري بيشتر است، اما بايد توجه داشت که هرکدام ازاين ابزار آموزشي کارکرد خود را دارد ومي تواند درصورتي که درست استفاده شود بسيارتأثيرگذارباشد.

مطبوعات، کتاب، انیمیشن، اینفوگرافیک ،  بروشور، پوستر و … ازجمله ابزار آموزشي کم هزينه و پربازده هستند.

بررسي اطلاعات جمع آوري شده وسوابق فعاليت هايي که درزمينه شيوه هاي آموزشي ترافيك ، درسال هاي اخير انجام گرفته نشان   مي دهد  اگرچه حرکت هايي شروع شده اما اين حرکت ها ، درمقابل نياز بسيارگسترده و متنوع مخاطبان، کافي به نظرنمي رسد.

به عنوان مثال از ظرفیت مطبوعات کمتر استفاده شده، حال آنكه مي توان با هزينه هاي اندك، صفحاتي را درمطبوعات به آموزش فرهنگ ترافيك اختصاص داد. به نظرمي رسد آنچه باعث کم کاري دراين عرصه شده است، صرفا کمبود بودجه نيست چرا که بودجه هاي به مراتب بيشتري دربخشهاي ديگرهزينه شده است ، بلكه بايد گفت مشكل اصلي کمبود نيروي کارآمد دراين زمينه است. مثلا براي کار درمطبوعات درزمينه ترافيك ، هم به مهارت در نويسندگي وهم به دانش حمل ونقلي نياز است که متأسفانه تعداد افرادي که واجد هر دو خصوصيت باشند در مطبوعات ما بسيار کم هستند.

● سعید مافی، مسوول آموزش معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری قزوین

image_pdfدانلود PDFimage_printپرینت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.