حالا ديگر بحث، بحث بوف كور و آثار عامهپسند نيست
درست همان زماني كه صادق هدايت از شاهكارش (بوف كور) فقط پنجاه جلد چاپ كرده و كسي نميخواندنش؛ نويسندگان رمانهاي عامهپسند مخاطبان گستردهاي دارند كه براي خواندن آثارشان لحظهشماري ميكنند . آثاري كه مخاطب زياد باعث ماندگاري آنها نميشود .
بوف كور جاودانه ميگردد و آن آثار با گذر زمان فراموش ميشوند. اما آن جاودانگي و اين فراموشي به معناي تاثير بيشتر يا كمتر هيچ كدام نيست . نكته مهم هم همين است .
رمانهاي عامهپسند (فيلمهاي عامهپسند، موسيقي عامهپسند و…) برآمده از خواست مخاطب عام از او تاثير ميگيرد، اما بر او هم تاثير ميگذارد . نه تنها بر او بلكه بر اقتصاد، سياست، جامعه و… هم تاثير ميگذارد . تاثير مهمي كه به گمانم بسياري از روشنفكران، منتقدين، هنرمندان و … كه طرفدار آثاري نظير بوف كور هستند از آن غافل ماندند . غفلتي كه شكاف ميان توده مردم و طرفداران افكار نو، اصلاحطلبانه و ساختارشكن را بيشتر و بيشتر كرد . بيشتر شدن اين شكاف هم به نفع تحول نبود . مخاطبان عام انتخاب خودشان را ميكردند و نويسندگان خاص راه خودشان را ميرفتند .
تاريخ هنر نشان داده اين تكروي نتايج درخشاني هم داشته است. اما با كمي دقت در مييابيم در دنياي واقعي و در عرصه هنر، اقتصاد، سياست و جامعه اين نتايج درخشان كم اثر يا اگر درستتر بگويم اثرش زمانبر بوده! توده در دنياي واقعي، تحت تاثير باورها و سليقه خودش و تبليغاتي كه به فهمش نزديك باشد قرار گرفته و نسبت به آثار هنري، اتفاقات اجتماعي، رويدادهاي اجتماعي و… عكسالعمل نشان ميدهد . عكسالعملي كه هنر، سياست و اقتصاد را تحت تاثير خود قرار ميدهد و سرنوشت جامعه را در كوتاهمدت و به تبع آن بلندمدت مشخص ميسازد .
حالا ديگر بحث، بحث بوف كور و آثار عامهپسند نيست . مساله، مساله سرنوشت و آينده كشور است . گمانم براي عبور از دنيايي كه به تعبير هدايت رجالهها ميسازند بايد بيش از همه به عوام نزديك شد . در اينكه نميتوان از امثال هدايت خواست اثري همانند آثار مستعان، حجازي، اعتمادي و… بنويسد، چراكه هم دنياي ادبيات ضرر ميكند و هم هدايت نميتواند و اگر هم بتواند گوش نميكند، اما اگر طرفدار بوف كور و هدايت هم باشيم بايد بدانيم درك انتخاب عامه مردم و چرايش در تمام عرصهها مهم است . بايد به سليقه، خواست و باورهاي مردم عامي نزديكتر شويم.
**حسن لطفی