كودكان و جعبه جادويي

*آرش شايسته نيا

هرروزكه مي گذرد صنعت برتعدد توليدات خودازيكسو وتنوع بخشي برمحصولات قديمي ازسويي ديگرفزوني مي بخشدكه اين تغيير وتحولات صنعتي بيم ها واميدهاي رابراي مصرف كنندگان به ارمغان مي آورد .

تلويزيون نيزازجمله ي اين پديده هاست .آن گاه كه اين جعبه جادويي ازسال 1950(به بعد ) جاي خودرابه صورت برق آسا درميان كالاهاي مصرفي عمومي بازكرد ؛خانواده هانيز بسرعت آن راپذيرفتند .

در اكثرخانواده هاي طبقه ي متوسط براي بازي ومشغوليت كودكان ، محدوديت هاي خاصي موجوداست . بچه ها باهرطفلي كه بخواهند نمي توانند بازي كنند.گاهي اوقات رفتن به كوچه وخيابان وبازي با همسالان ديگرسخت ازطرف پدرومادرقدغن مي شود .به گردشگاه وبوستان هاي محلي تابع مقررات خاصي است اما تماشاي برنامه هاي تلويزيون ؛تقريبا”هيچ ازاين مشكلات رابراي كودكان پيش نمي آورد .تلويزيون معمولا”دراتاق مركزي ودردسترس تمامي افراد خانواده است واكثرمادران وپدران روشن كردن اين وسيله ارتباطي رادرساعات مختلف شبانه روز مانع نشده وچون خودآنان نيزسرگرم مي شوندازعلاقه وتوجه كودكان خود استقبال مي كنند چراكه ازمنظرآنان كودكان هنگام تماشاي تلويزيون ازمشكلاتي كه به كوچه وخيابان رفتن براي آنان پيش مي آورد درامان بوده،تماشاي تلويزيون احتياجي به صرف بودجه وهزينه اضافي نداشته وازهمه مهمتر بچه هارا “خانه نشين” مي كند .

اولين تجربه مستقيم كودك باتلويزيون ،به طورمعمول ازدوسالگي آغازمي شود .درابتدااحتمالا”كودك به تماشاي برنامه اي مي پردازد كه شخص ديگري آن راگرفته است اما ديري نمي پايدكه خودشروع به كشف جهان تلويزيون مي كند وبه سليقه ها وارجحيت هاي خاص خودشكل مي دهد .درسه سالگي ،كودك مي تواند براي انتخاب برنامه مورد علاقه اش فريادبكشد .درشش سالگي كودك بطور معمول باتمام رسانه هاي سمعي وبصري آشناست ودلبستگي وارجحيتي قوي نسبت به برنامه هاي تلويزيوني دروي ايجادشده است .

** قابليت هاي تلويزيون

تلويزيون همچون سايرمصنوعات بشري داراي كاركردهاي متفاوتي است كه مي توان اين كاركردهارا به سه دسته  ي مثبت،منفي وخنثي قالب بندي كرد .

كسي نمي تواند مدعي شود كه تلويزيون براي كودكان صرفا”خوب يابد است .براي برخي كودكان دربرخي شرايط بعضي برنامه هاي تلويزيوني زيان بخش است اما ممكن است براي سايركودكان درهمان شرايط يابراي همان كودكان درشرايط ديگر ،تلويزيون وبرنامه هاي آن سودمندباشد .اما مي توان گفت باتوجه به كاركردهاي نهان وآشكار سه گانه مثبت،منفي وخنثي تلويزيون بيشتربرنامه هاي تلويزيون خنثاست وسوديازياني خاص ندارد .

كاركردهاي مثبت تلويزيون چيست؟

پركردن اوقات فراغت كودكان واجتماعي شدن دوكاركرد اصلي ومهم تلويزيون است .فعاليت اصلي كودك پيش ازمدرسه “بازي” وپس از مدرسه، “درس” است .طبيعي است كه كودك ازبازي ودرس خسته مي شود ونيازمند يك فعاليت جانبي است تااوقات خالي ازفعاليت اصلي راپركند وخستگي هاي خودرابرطرف كند .اين جاست كه تلويزيون وبرنامه هاي آن مي تواند بهترين گزينه براي پركردن اوقات فراغت باشد .ازسويي ديگركودكان ازطريق برنامه هاي فراگيرومتنوع تلويزيون  درباره خود،زندگي خود،چگونگي برخوردبامشكلات چيزهاي زيادي مي آموزد واين اجتماعي شدن ازطريق تلويزيون باتوجه به ويژگي هاي تلويزيون وكودك ازهرچيزي نافذتراست .درك نقش جنسيتي ،انتخاب شغل ،نقش هاي خانوادگي وكسب معلومات عمومي برخي ازجنبه هاي اجتماعي شدن كودكان است .

**روي دوم سكه

بسياري ازمردم عقيده دارندكه اگر تلويزيون همانند سايررسانه هاي عمومي اثرات سودمند ي رادارد ،خالي ازاثرات زيانباربركودكان نيست .

دكتر”ابراهيم رشيدپور” دركتاب “تلويزيون واطفال” خودمي نويسد:درهراجتماعي كه پاي تلويزيون بازشده،شايد كودكان ونوجوانان نسبت به سايرافرادباعلاقه بيشتري مشتري برنامه هاي تلويزيوني شده اند وتوجه آنان متاسفانه تنهامعطوف به برنامه هايي كه خاص آنان تهيه مي شده ،نبوده بلكه دراكثرمواردوبطوري كه تحقيقات متعددآشكارساخته ،كليه برنامه هاي تلويزيون آنان رابه خودجلب وجذب كرده است .

“شرام” ( وهمكاران) دركتاب “تلويزيون درزندگي كودكان ما”مي نويسد:كودك نسبت به تلويزيون هم فعال است وهم منفعل .كودك نسبت به تلويزيون اين توانايي راداردكه گزينشي برخوردكند .البته هرقدركودك بزرگترمي شود ،اين ويژگي بارزتر مي گردد .

“امه دور” نيزدركتاب “تلويزيون وكودكان” مي نويسد:كودكان درحالي به تلويزيون روي مي آورند كه درمقايسه بابينندگان بزرگسال ونيزسازندگان برنامه هاي تلويزيوني شناخت كمتري درمورد جهان مادي ومعنوي دارند .اين مساله به مفاهيم چندي درمورد رابطه متقابل كودكان وتلويزيون اشاره دارد:

  • كودكان ممكن است درصورت نداشتن آگاهي پس زمينه اي لازم براي فهم محتواي برنامه ياازفهم آن عاجزباشند وياآن راغلط درك كنند .
  • كودكان ممكن است محتواي برنامه رابعنوان”اطلاعات”دقيق پذيراشوند كه ازنظربينندگان داراي شناخت وآگاهي ،اطلاعات به شكل ديگري ارزيابي مي شوند.
  • كودكان ممكن است بدون توجه شايسته به اهداف وانگيزه هاي توليد وپخش برنامه ،به ارزيابي آن بپردازند .

روان شناسان وكارشناسان علوم تربيتي معتقدند كه درك وشناسايي تلويزيون ،مثل هرپديده ي اجتماعي ديگرمصرف كنندگان بي شمارآن رادرتشخيص “خوب”از”بد” و”متوسط” از”عالي” بي نياز ازهروسيله ي ديگري مي سازد .

وقتي قدرت مخاطب زيادشود برنامه هايي راكه به رشد فكري او كمك ميكند،تحسين مي كند وآن چه رامنطبق باخواست وانتظاراونيست وباصفات بي ارزش ،متوسط وقراردادي مشخص مي شود،طرد مي كند .

باتوجه به افزايش شبكه هاي داخلي و يا حتي شبكه هاي ماهواره اي كودكان بيشتر،بيش تروقت خودرا درمقابل اين جعبه جادويي سپري مي كنند ووقتي ازپدران ومادران فراواني كه گله مي كنند فرزندان آنان ساعتها ازجلوي تلويزيون كنارنمي روند پرسيده مي شود كه :”علت چيست؟”شانه بالا انداخته وجوابي قانع كننده نخواهندداشت وتنها تسليم خواسته هاي آنان مي شوند.

معلمين آموزشي تلويزيون درانگلستان دراين خصوص چندتوصيه دارند:

  • كودكــان و نوجوانان تلويزيون  راهميشه دراتاق روشن ببينند و مادران و پدران اجازه ندهند برنامه ها ( و مخصوصا”برنامه هاي مهيج ) را دراتاق تاريك دنبال كنند.
  • موقعي كه صحنه يي ازوقوع يك جنايت ،دزدي ،غارت ويابي پردگي درروابط ،درتلويزيون ظاهرمي شود بصورت غيرمستقيم توجه فرزندان خودرابه مساله وموضوع ديگري معطوف سازيد.
  • هنگام ديدن صحنه هاي هيجان انگيز ويا تاثرآميزبه عكس العمل ظاهري فرزندخودتوجه كنيد.
  • درموقع نمايش،اگر احساس مي كنيد كودك ازدرك نكات ومسائلي عاجزاست ودرنتيجه امكان داردبرداشت هاي غلطي بكند به اوتوضيح داده وسووالات اورابدون جواب نگذاريد.

منابع :

  • شرام ،لايل ،پاركر،جك ادوين (1377)تلويزيون درزندگي كودكان ما ،ترجمه محمود حقيقت كاشاني،تهران:مركزتحقيقات صداوسيما
  • پيتردالگرن(1385)تلويزيون وگستره عمومي ،ترجمه مهدي شفقتي،تهران:انتشارات سروش
  • امه دور(1374)تلويزيون وكودكان،ترجمه علي رستمي ،تهران:سروش
  • رشيدپور،ابراهيم (1354) تلويزيون واطفال،تهران:دفتر انتشارات راديو وتلويزيون ملي ايران
  • فصل نامه پژوهش وسنجش ،رسانه وخانواده،سال چهاردهم ،شماره 52،زمستان 1386
image_pdfدانلود PDFimage_printپرینت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.