داستان زنان در زهدان سكوت
اسدالله امرايي «مادر هوشيار بود در آن همه فراموشي، ميدانست تا آواز سر ندهد، قرار نميگيرد. نگاهي كه بخواهي نخواهي بدزدياش هوشيارتر ميشود، شكار ميكند هر آنچه نبايد ببيند و درست نوكر حواس پنجگانهات ميشود، گوش به فرمان چيزي كه از آن فرارميكني، در آن خنكاي دلچسب تابستان موهاي روي پوستت را سيخ ميكند، اندامت را ميلرزاند، حتي به دهانت […]
Read more