امر مي‌كنم پس هستم

نمي‌دانم وقتي آنتوان دوسنت اگزوپري داستان شازده كوچولو (به قول احمد شاملو شهريار كوچولو) را مي‌نوشت هنگام خلق پادشاه داستانش به چه كسي فكر مي‌كرد، اما شك ندارم وقتي خوانندگان اين اثر ماندگار به اين شخصيت مي‌رسند، آدم‌هاي زيادي توي ذهن‌شان قطار مي‌شوند. اگر يادتان باشد (البته به شرط مطالعه كتاب) پادشاه ساكن اخترك يا بهتر بگويم ستاره اولي است […]

Read more