يادگاريهاي سايه
هوشنگ ابتهاج هم رفت. رفت اما از خودش يادگارهاي بسياري به جا گذاشت. شعرهايي كه خواندنش نشان از چشم هميشه بيدار و دل لبريز از عشقش داشت. سرودههايي كه حكايت از مهرش به وطني داشت كه بلندي ديوار زندانهاي مخوفش را به چشم ديده بود. زندانهايي كه ربطي به وطنش نداشت و اگر ديوارهايش بلند بود به خاطر آن بود […]
Read more