براي پاييز شيوا ارسطويي در فصل شكوفههاي ناتمام
وقتي قلم از دستش افتاد، گيتي سكوتي بيپايان را بلعيد و زمان چرخش منظم عقربهها را از ياد برد. بانوي واژههاي خيس آخرين جملهاش را نه با حروف، كه با رفتن نوشت. شايد ميخواست بگويد بعضي آلام را فقط ميتوان در سكوتِ مطلق فرياد زد، وقتي از شيواترين گزارهها كاري ساخته نيست.شيوا ارسطويي ۶۴ بهار با جهان همذات پنداري كرد، […]
Read more