موهاي سفيد ما

هنوز خيلي مانده تا موهايش سفيد شود. نشسته روبه‌روي چند مرد بزرگ‌تر از خودش كه دارند درباره گمشده‌هاي زندگي‌شان حرف مي‌زنند. گمشدگاني كه انگار همه دارند. ماجراي گمشده ناصر كه پنجاه و پنج سالي دارد از همه جذاب‌تر است. آنقدر جذاب است كه يكي مي‌گويد كاش يكي مثل محمود دولت‌آبادي اين ماجرا را تبديل به رمان كند. خيال مي‌كند در […]

Read more

شرح ملاقاتي با محمود دولت‌آبادي

چشم در چشم خالق كليدر سيد مهدي زرقاني: نخستين‌باري بود كه محمود دولت‌آبادي را از نزديك مي‌ديدم، به نظرم مردي آمد شبيه خان عموي كليدر، با همان لحن حماسي و صداي خش‌دار و خنده‌هاي انفجاري كه خيام‌وار همه‌ چيز جهان ما را به سخره مي‌گرفت، با آن پك زدن‌ سيگارهاي پي در پي و چاي نوشيدن‌هاي مستمر و كلامي طنزآميز […]

Read more