تمام مشكلات و معضلات ريشه در فقر دارد

نوع جرايم، خشونت و حتي خودكشي يا ارتكاب به قتل در ميان دختران و پسران متفاوت است و به شيوه‌هاي مختلف صورت مي‌گيرد

دکتر «امان‌الله قرايي‌مقدم» جامعه‌شناس در بررسي عوامل روي آوردن جوانان به جرايم مختلف مي‌گويد: نوع جرايم، خشونت و حتي خودكشي يا ارتكاب به قتل در ميان دختران و پسران متفاوت است و به شيوه‌هاي مختلف صورت مي‌گيرد اما دختران و پسران جواني كه مرتكب جرم‌هاي مختلفي مي‌شوند ريشه آن را مي‌توان در خانواده‌هاي‌شان جست‌وجو كرد. دختران و پسراني كه در كودكي در خانواده‌هاي بي‌سرپرست، بد سرپرست يا تك‌سرپرست بزرگ مي‌شوند به دليل اينكه به آنها آن‌طور كه بايد و شايد رسيدگي نمي‌شود در دوران نوجواني و جواني به راحتي به جرم‌هاي گوناگون روي مي‌آورند اما ريشه رخ دادن تمام جرايم فقر و عدم تامين معيشت است. البته به اين موضوع نيز بايد اشاره كرد كه نوع محله‌اي كه دختران و پسران جوان در آن زندگي مي‌كنند از اهميت خاصي برخوردار است و مي‌تواند زمينه‌اي براي روي آوردن آنان به انواع جرايم باشد. دوستان و اطرافيان جوانان نيز بسيار مهم هستند چون جوانان به نوعي تحت‌تاثير دوستان و هم‌سن‌هاي خود قرار مي‌گيرند. به عبارتي وضعيت جامعه به گونه‌اي است كه نيروهايي كه جوانان را به تخلف، دزدي و جرايم ديگر سوق مي‌دهند بر نيروهاي بازدارنده كه پليس، زندان و… است، برتري دارند. وقتي دختران و پسران جوان ما در خانواده‌هاي فقير يا در محله‌هايي كه جرايم در آنها زياد اتفاق مي‌افتد، بزرگ مي‌شوند ناخودآگاه به سمت جرم‌هاي مختلف گرايش پيدا مي‌كنند.»
او در ادامه توضيح مي‌دهد: از طرفي وقتي جوانان در جامعه با بيكاري مواجه مي‌شوند و در تامين معيشت خودشان و خانواده‌هاي‌شان دچار مشكلاتي هستند، مجبور مي‌شوند به كارهاي خلاف روي بياورند. خود مسوولان بارها به اين موضوع اشاره كرده‌اند كه ۴ ميليون جوان در جامعه بيكار هستند. نتيجه بيكاري در جامعه، توزيع ناعادلانه ثروت و درآمد، وجود رانت، رشوه و… باعث مي‌شود دختران و پسران جوان ما به سمت خلاف قدم بردارند.

امان‌الله قرايي‌مقدم تصریح می کند: متاسفانه در كشور ما به دليل ناكارآمدي‌ها روز به روز اين مشكلات هم بيشتر مي‌شوند. وقتي مشكلات اقتصادي و اجتماعي در جامعه وجود داشته باشد سن مجرمان نيز پايين مي‌آيد و نوجوانان هم مرتكب جرايم مي‌شوند. معمولا افراد در سن جواني و نوجواني مرتكب جرم مي‌شوند. افراد در سنين نوجواني و جواني نيرو و قدرت دارند و همچنين به خاطر هيجان‌هايي كه درون آنها توسط دوستان و اطرافيان‌شان رخ مي‌دهد به راحتي مي‌توانند تحت‌تاثير نيروهاي منفي قرار بگيرند و دست به كارهاي خلاف بزنند. نوجوانان و جوانان خواسته‌ها و اميالي دارند و وقتي به دليل مشكلات مالي در خانواده‌هاي‌شان نمي‌توانند به آن خواسته و اميال دست پيدا كنند و در جامعه هم شغل مناسبي براي آنها وجود ندارد و با بيكاري مواجه مي‌شوند چاره‌اي جز روي آوردن به كار خلاف براي آنها باقي نمي‌ماند. اصولا هر چقدر فقر و شكاف طبقاتي در جامعه بيشتر شود سن خلافكاران نيز پايين‌تر مي‌آيد.

وی ادامه می دهد: در حال حاضر سن خلافكاران به ۱۲ و ۱۵ سال رسيده است. به عنوان مثال همان پسري كه اكنون در مرحله اعدام است و در بزرگراه‌ها با اعمال خشونت‌آميز از ماشين‌ها سرقت مي‌كرد، دليلش چه بود! فقر است كه باعث شده اين جوان به سمت اين تخلف روي بياورد چون با تامين معيشت روبرو است. جوانان مثل اين پسر وقتي خودشان و خانواده‌هاي‌شان وضعيت مالي خوبي ندارند و بيكار هستند و شغل مناسبي در جامعه به آنها نمي‌دهند و در حاشيه شهر هم زندگي مي‌كنند خب چه كاري مي‌توانند انجام دهد جز خلاف… بايد ديد براي جوانان چه دختر و چه پسر چه كاري در جامعه توليد كردند! وقتي كار و شغلي نباشد جوانان ناچار مي‌شوند به خلاف‌هاي گوناگون دست بزنند. دختران هم همين وضعيت را دارند اما نوع خلاف‌شان متفاوت است.

دختران وقتي در خانواده‌اي فقير زندگي مي‌كنند و در جامعه براي آنان شغل مناسبي نيست براي كسب درآمد مجبور به تن‌فروشي مي‌شوند يا برعكس برخي از خانواده‌ها براي تامين معيشت و كسب درآمد دخترهاي خود را در اختيار مردان مي‌گذارند. تمام اين مشكلات و معضلات ريشه در فقر دارد.

*بهاره شبانكارئيان /اعتماد5319

image_pdfدانلود PDFimage_printپرینت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.