نبايد به فرزندخواندگي با چشم تجارت نگاه كرد
در هر كشوري حكومتها و نهادهاي سياسي، اجتماعي و… وظيفه دارند كه از اقشار آسيبپذير و محروم جامعه حمايت كنند و براي جلوگيري از چالشهاي بحراني كه در آينده ميتواند گريبانگير اين طيف از جامعه باشد آنها را زيرنظر بگيرد و تا حد توان شرايط اوليه را براي زندگي آنها مهيا كند. در ادامه با حمايتهايي كه در قالب مادي و غير مادي جاي ميگيرد كيفيت زندگي آنها را بهبود ببخشد. از جمله اين اقشار آسيبپذير ميتوان به وضعيت نوزادان و كودكان بيسرپرست و بدسرپرست اشاره كنيم كه باتوجه به شرايط اقتصادي ميتوانند مورد سوءاستفاده بيشتري قرار بگيرند. فراموش نكنيد كه در دين اسلام بر اهميت دادن به ايتام و كودكان و نوجوانان بدسرپرست تاكيد شده است و به همين دليل انتظار ميرود خانوادههايي كه علاقهمند هستند از راههاي قانوني كه سازمان بهزيستي به آنها نشان ميدهد اقدام به فرزندخواندگي بكنند، ولي باتوجه به اين موارد در مراجعاتي كه به ما ميشود، ميبينيم خانوادهاي كه ميخواهد نوزادي را به فرزندخواندگي بگيرد با دستهاي از كلاهبرداران روبهرو شده و مقداري از دارايي خود را از دست داده است.
ما در سال 92 موفق شديم با تصويب قانوني در مورد حمايت از كودكان و نوجوانان بيسرپرست يا بدسرپرست به موفقيت خوبي در اين زمينه دست پيدا كنيم و تا جايي كه امكان داشت در اين حوزه با سختگيريها روند را اصلاح كنيم. باتوجه به اينكه هم در قوانين ديني و هم در قانون اساسي به اهميت خانه و خانواده تاكيد شده است، اين طيف آسيبديده بايد زير سايه مادران و خانوادهها زندگي كنند كه اين موضوع را بايد قانون مشخص كند. پيش از هر چيز از طريق طي كردن مراحل قانوني بايد اهليت و توانايي خانوادهها سنجيده شود و خانوادههايي كه ميخواهند سرپرستي موقت يا دايم فرزندان را برعهده بگيرند بايد زيرنظر دولت باشند تا با بررسيهايي كه انجام ميشود از آينده آن كودك و نوجوان اطمينان داشته باشيم، زيرا سرپرستي كودك يا نوزاد به اين اميد به خانواده ديگري داده ميشود كه زندگي بهتري داشته باشد.
يكي از مشكلات ما در زمينه فرزندخواندگي اين است كه متاسفانه برخي خانوادهها تنها بهدلايل احساسات و عاطفي كه زودگذر است به دنبال گرفتن حضانت فرزند هستند و بعد از چند مدت از اين مسووليت خسته ميشوند، اين موضوع با هر پاياني ميتواند زندگي به مراتب سختتري را براي بچه رقم بزند.
يكي از خدمات مشاوران سازمان بهزيستي در زمينه فرزندخواندگي اين است كه خانوادهها را با واقعيتها آشنا كنند. همكاران ما ميتوانند در اين زمينه و همچنين گذراندن مراحل قانوني متقاضيان را راهنمايي كنند تا در آينده با مشكلات بيشتري روبهرو نشوند.
به دليل اينكه همه متقاضيان فرزندخواندگي درخواست پذيرفتن حضانت نوزادان را دارند درخواستها زياد و نوزاد كم است. سقط جنين، مشكلاتي كه به نازايي زوجين منجر ميشود، بيماريهاي ژنتيكي و… باعث كاهش فرزندآوري شده است. در اين خصوص بايد به اين موضوع هم اشاره كنم كه بيشتر افرادي كه اقدام به فرزندخواندگي ميكنند، ميخواهند سرپرستي نوزادان دختر را برعهده داشته باشند كه اين موضوع هم يكي ديگر از چالشهاي فرزندخواندگي در ايران است كه با همكاري ديگر دستگاهها مشكلات فرهنگي در اين زمينه برطرف بشود. باتوجه به اين توضيحات از مردم ميخواهيم براي جلوگيري از سوءاستفادهها و خواستههاي نابجايي كه برخي براي فروش بچههاي خود دارند با مشاوره اقدام كنند، زيرا آينده نوزادان يا فرزنداني كه مسووليتش را برعهده ميگيرند، تنها با يك خبر و نقل قول ميتواند تيره و تار شود به همين دليل بايد طبق الگوهاي بهزيستي جلو بروند.
خانوادهها براي فرزندخواندگي حتما مراحل قانوني را پشت سر بگذارند، در حوزه فرزندخواندگي متاسفانه با اخاذي، كلاهبرداري و رياكاريهاي زيادي روبهرو هستيم. مخاطباني كه قصد فرزندخواندگي دارند بايد بدانند با فردي كه ميخواهد فرزند خود را بفروشد، نميتوان به اين راحتيها معامله كرد و به آنها پول پرداخت يا قراردادي با آنها امضا كرد، زيرا هيچكس از نقشه افراد سودجو خبر ندارد ولي هنگامي كه خانوادهها از طريق سازمان بهزيستي اقدام ميكنند هيچ هزينهاي را در مورد بحث حضانت فرزند پرداخت نخواهند كرد و همچنين با مشاوره از همكاران ما ميتوانند آينده بهتري را براي فرزندان رقم بزنند. پيش از هر چيز متقاضيان فرزندآوري بايد بدانند كه نبايد به مراحل فرزندخواندگي به چشم تجارت نگاه كرد.
فرزندخواندگي يك عمل بسيار پسنديده در دين است و همين مورد ثابت ميكند كه بار معنوي بسيار زيادي براي خانواده به همراه دارد درنتيجه موارد معنوي را نبايد با مسائل مادي همگروه دانست. اخلاق اسلامي حكم ميكند تا مسووليت فرزندي را برعهده بگيريم كه در آينده بتوانيم زندگي خوب و با كيفيتي را برايش بسازيم و در اين مسير نميتوان با كسي كه با بدترين وضعيت سعي در فروش فرزند خود دارد، معامله كرد.
- حسن موسوي چلك / رييس انجمن مددكاران اجتماعي ايران، اعتماد ، 5203