بعد از دقيقه نود

آقايي كه حرف‌هاش نشان مي‌دهد دل خوشي از پخش فوتبال در برج ميلاد ندارد، انگار همچون سورچي داستان كوتاهي از چخوف (اندوه) براي درددل كردن دنبال گوشي براي شنيدن مي‌گردد. برخلاف آدم‌هايي كه سوار كالسكه شخصيت داستان نويسنده صاحب نام روسي مي‌شوند، فرصت مي‌دهم تا اين آقا كه خوش‌پوش و خوش‌سخن هم هست، بگويد و خودش را خالي كند. حرف‌هاش […]

Read more