چرا صحبت درباره مسائل جنسی اینقدر دشوار است؟

باورهای غلط، تابوها و خرافات باعث می‌شود که صحبت درباره روابط زناشویی دشوار شود، با این حال، ارتباط در این زمینه حیاتی است و نباید نادیده گرفته شود.

با وجود اینکه امروزه اطلاعات زیادی درباره مسائل جنسی در دسترس است، صحبتدرباره آن برای بسیاری از افراد سخت است. آن‌ها اغلب به دلیل خجالت یا سردرگمی از این گفتگوها دوری می‌کنند.

علاوه بر این، بسیاری از ما حتی نمی‌توانیم مفهوم «جنسیت» را توضیح دهیم یا تفاوت بین «جنسیت بیولوژیک (sex)» و «هویت جنسیتی (gender)» را تمییز دهیم. این ابهامات و تردیدها، حتی با وجود دسترسی آسان به اطلاعات، همچنان پابرجا هستند.

این موضوع از هر جنبه‌ای که به آن نگاه کنیم، دشوار است. حتی والدین نیز گاهی تا زمانی که فرزندان شان مستقیماً سوالی نپرسند، درباره این مسائل با آن‌ها صحبت نمی‌کنند.

این در حالی است که امروزه می‌دانیم گفت‌وگوی والدین با فرزندان در این زمینه از اهمیت حیاتی برخوردار است و باید بخشی جدایی‌ناپذیر از آموزش آن‌ها باشد.

به همین ترتیب، بسیاری از زوج‌ها نمی‌توانند درباره روابط زناشویی خود صحبت کنند که این امر پیچیدگی‌هایی در روابطشان ایجاد می‌کند.

دلیل اصلی آن این است که بدون گفت‌وگو، شناخت سلیقه‌ها و ترجیحات جنسی شریک زندگی دشوار می‌شود. بدیهی است تا زمانی که از پرداختن به این موضوع خودداری شود، شک و تردید، سردرگمی و عدم درک متقابل در روابط وجود خواهد داشت.

در ادامه، با هم بررسی می‌کنیم که چرا صحبت درباره مسائل جنسی اینقدر دشوار است و چرا غلبه بر این دشواری‌ها واقعاً ارزشش را دارد.

  1. رابطه جنسی ذاتاً شخصی است

برخلاف بحث در مورد کارهای خانه یا برنامه‌های آخر هفته، صحبت در مورد روابط زناشویی به هسته وجودی ما به عنوان یک فرد می‌پردازد. این شامل بدن ما، فانتزی‌های ما و حس مطلوبیت ما می‌شود.

وقتی احساسات خود را در مورد روابط زناشویی به اشتراک می‌گذارید، اساساً می‌گویید: “این چیزی است که من می‌خواهم. آیا تو هم آن را می‌خواهی؟ آیا تو مرا می‌خواهی؟” و این می‌تواند فوق‌العاده آسیب‌پذیر به نظر برسد.

چرا مهم است: صمیمیت جنسی اغلب نوعی ارتباط قدرتمند در روابط است. با اذعان به اینکه این مکالمات عمیقاً شخصی هستند، هر دو طرف می‌توانند فضای امن‌تری برای گفتگوی آزاد ایجاد کنند.

۲. تابوهای فرهنگی و تربیت

بسیاری از ما در محیط‌هایی بزرگ شده‌ایم که در آنها مباحث جنسی مخفیانه مطرح می‌شدند، چیزی که فقط از طریق اشارات مبهم یا اصلاً مطرح نمی‌شد.
این قوانین ناگفته می‌توانند به احساس شرم یا خجالت دامن بزنند و باعث شوند احساس شود که صحبت در مورد روابط زناشویی حتی در یک رابطه متعهدانه تابو یا “نامناسب” است.

چرا مهم است: تشخیص اینکه شما توسط این پیام‌ها شکل گرفته‌اید می‌تواند به شما در حل آنها کمک کند.

می‌توانید از خود بپرسید: “آیا این باور اکنون به من یا رابطه من خدمت می‌کند؟” اجازه به خودتان برای صحبت آشکار در مورد رابطه جنسی اولین قدم به سوی ارتباط سالم‌تر است.

۳. ترس از طرد شدن

کمتر چیزی شخصی‌تر از این احتمال است که شریک زندگی‌تان ممکن است به اندازه‌ای که امیدوارید شما را نخواهد. وقتی در مورد رابطه جنسی – نیازها، مشکلات یا فانتزی‌هایتان – صحبت می‌کنید، خطر شنیدن چیزی مانند «من به آن علاقه‌ای ندارم» یا حتی «من به تو علاقه‌ای ندارم» را دارید. حتی اگر این جمله به آرامی گفته شود، این احتمال می‌تواند وحشتناک باشد.

چرا مهم است: ترس از طرد شدن، اگرچه قابل درک است، اغلب مانع از گفتگوهای معناداری می‌شود که می‌تواند زوج‌ها را به هم نزدیک‌تر کند. با نام بردن از این ترس، می‌توانید از آن عبور کنید.

به شریک زندگی‌تان بگویید: «صحبت کردن در مورد این موضوع برای من سخت است زیرا از واکنش احتمالی تو می‌ترسم.» گاهی اوقات، فقط ابراز این نگرانی می‌تواند قدرت آن را کاهش دهد.

۴. فقدان واژگان مشترک

ترجیحات و تجربیات جنسی می‌توانند بسیار ظریف باشند. ممکن است توصیف دقیق آنچه که احساس خوبی به شما می‌دهد یا بیان مبهم این حس که چیزی کم است، برای شما دشوار باشد.

این واقعیت را نیز اضافه کنید که شرکا اغلب تجربیات و سطوح راحتی متفاوتی با زبان جنسی دارند و شما دستورالعملی برای تلاش‌های ناشیانه و ناشیانه در برقراری ارتباط دارید.

چرا مهم است: ایجاد یک دایره لغات مشترک در مورد روابط زناشویی – استفاده از کلمات یا عباراتی که هر دوی شما آنها را درک می‌کنید – می‌تواند به طور قابل توجهی این ناراحتی را کاهش دهد.

تمرین کنید که نام بردن از قسمت‌ها و احساسات بدن را به روشی که برای هر دوی شما محترمانه و راحت باشد، تمرین کنید.

  1. شرم و تصویر بدن

مشکلات تصویر بدن می‌توانند عمیق باشند و صحبت کردن در مورد روابط زناشویی بدون احساس افشا شدن یا قضاوت شدن را چالش برانگیز کنند. چه نگرانی در مورد وزن، جای زخم یا اضطراب عملکرد باشد، این شک و تردیدها می‌توانند ما را ساکت کنند.

چرا مهم است: اذعان به این ناامنی‌ها در یک رابطه مبتنی بر اعتماد می‌تواند منجر به همدلی و اطمینان بیشتر شود. وقتی شرکا از عزت نفس یکدیگر حمایت می‌کنند، بررسی آنچه برای هر دو خوب و لذت‌بخش است، آسان‌تر می‌شود.

image_pdfدانلود PDFimage_printپرینت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.